چرا گاهی احساس میکنیم که طرف مقابل نمیفهمد ما چه میخواهیم؟
همه ما تجربهی این حس ناخوشایند را داشتهایم: اینکه با تمام وجود تلاش میکنیم منظور خود را برسانیم، اما طرف مقابل انگار در سیاره دیگری زندگی میکند و اصلاً متوجه منظورمان نمیشود. این مسئله میتواند در روابط عاطفی، کاری، خانوادگی و حتی در تعاملات روزمره رخ دهد و باعث سوء تفاهم، ناراحتی و حتی درگیری شود. اما چرا این اتفاق میافتد؟ چه عواملی باعث میشوند که ارتباطمان با دیگران مختل شود و نتوانیم خواستههای خود را به درستی بیان کنیم؟
دلایل متعددی برای این مشکل وجود دارد که شناخت آنها میتواند به ما کمک کند تا ارتباطات موثرتری داشته باشیم و از ایجاد سوء تفاهم جلوگیری کنیم. در ادامه به بررسی 17 نکته کلیدی در این زمینه میپردازیم:
- 🌐
عدم شفافیت در بیان خواستهها:
گاهی اوقات ما به طور دقیق نمیدانیم چه میخواهیم و به همین دلیل نمیتوانیم آن را به درستی به طرف مقابل منتقل کنیم. - 🌐
انتظار ذهنخوانی:
فکر میکنیم طرف مقابل باید خودش بداند که ما چه میخواهیم، بدون اینکه نیاز به بیان آن باشد. - 🌐
بهرهگیری از زبان غیرمستقیم:
به جای بیان صریح خواستهها، از کنایه، اشاره و یا تعارف استفاده میکنیم. - 🌐
عدم توجه به تفاوتهای فردی:
هر فرد دیدگاه، ارزشها و تجربیات متفاوتی دارد که میتواند بر نحوهی درک او از پیام ما تاثیر بگذارد. - 🌐
وجود پیشفرضها و قضاوتها:
قبل از اینکه طرف مقابل صحبتهای ما را بشنود، بر اساس پیشفرضها و قضاوتهای خود، برداشت خاصی از منظور ما پیدا میکنیم. - 🌐
عدم توجه به لحن و زبان بدن:
نحوهی بیان ما، لحن صدا و زبان بدنمان میتواند پیام ما را تحریف کند و باعث سوء تفاهم شود. - 🌐
اختلاف فرهنگی:
در فرهنگهای مختلف، روشهای برقراری ارتباط و ابراز خواستهها متفاوت است. - 🌐
سطح سواد و تحصیلات:
تفاوت در سطح سواد و تحصیلات میتواند بر نحوهی درک افراد از مفاهیم و اصطلاحات تخصصی تاثیر بگذارد. - 🌐
وضعیت روحی و روانی:
استرس، خستگی، عصبانیت و سایر حالات روحی و روانی میتوانند بر توانایی ما در برقراری ارتباط موثر تاثیر بگذارند. - 🌐
مهارتهای ارتباطی ضعیف:
عدم تسلط بر مهارتهای ارتباطی مانند گوش دادن فعال، همدلی و ابراز وجود میتواند باعث سوء تفاهم شود.

1. عدم وضوح در بیان خواستهها
گاهی اوقات مشکل از خود ماست. آیا واقعا خواستههای خود را به طور واضح و شفاف بیان میکنیم؟ آیا از اصطلاحات و عبارات مبهم استفاده میکنیم؟
وقتی دقیقا نمیدانیم چه میخواهیم، چگونه انتظار داریم دیگران بفهمند؟ سعی کنید خواستههای خود را قبل از مطرح کردن، به طور دقیق مشخص کنید.
مثال: به جای اینکه بگویید “یه کمک میخوام”، بگویید “میشه لطفا این جعبه رو برام تا طبقه بالا ببری؟”
به جای “حالم خوب نیست”، بگویید “کمی احساس خستگی و سردرد میکنم، میشه امروز مسئولیت کمتری به من بدهید؟”
این کار باعث می شود گیرنده پیام شما سردرگم نشود و دقیقا بداند شما از او چه می خواهید.
به خودتان فرصت دهید تا قبل از هر درخواستی، روی خواسته هایتان فکر کنید.
از زبان ساده و قابل فهم برای همه استفاده کنید.
2. تفاوت در سبکهای ارتباطی
هر فردی سبک ارتباطی منحصر به فرد خود را دارد. برخی افراد مستقیم و صریح هستند، در حالی که برخی دیگر غیرمستقیم و محتاطتر.
اگر سبک ارتباطی شما با طرف مقابل متفاوت باشد، ممکن است سوء تفاهم ایجاد شود. سعی کنید سبک ارتباطی طرف مقابل را درک کنید و خود را با آن تطبیق دهید.
به زبان بدن و لحن صدای طرف مقابل توجه کنید.
از قضاوت کردن سبک ارتباطی دیگران بپرهیزید.
یاد بگیرید که چطور با سبک های مختلف ارتباطی تعامل سازنده داشته باشید.
گاهی لازم است کمی از منطقه امن خود خارج شوید و شیوه های جدید را امتحان کنید.
3. انتظارات غیر واقعی
آیا انتظارات ما از طرف مقابل واقعبینانه است؟ آیا توقع داریم که آنها ذهن ما را بخوانند و بدون اینکه چیزی بگوییم، خواستههایمان را برآورده کنند؟
برقراری ارتباط شفاف درباره انتظاراتتان، قبل از بروز مشکلات، از اهمیت بالایی برخوردار است.
از طرف مقابل بپرسید که چه چیزی از نظر او واقع بینانه و قابل دستیابی است.
همیشه توجه کنید که هر کسی توانایی و محدودیت های خودش را دارد.
انعطاف پذیر باشید و آماده سازش باشید.
4. گوش ندادن فعال
آیا واقعاً به حرفهای طرف مقابل گوش میدهیم؟ یا فقط منتظریم تا نوبت ما برسد و حرف خودمان را بزنیم؟
گوش دادن فعال به این معنی است که با تمام وجود به حرفهای طرف مقابل توجه کنیم، سوال بپرسیم، و احساسات آنها را درک کنیم.
زمانی که فعالانه گوش می دهید، نه تنها بهتر درک می کنید، بلکه به طرف مقابل هم نشان می دهید که برایش ارزش قائل هستید.
از قطع کردن حرف طرف مقابل خودداری کنید.
ارتباط چشمی برقرار کنید و با سر تکان دادن، نشان دهید که در حال گوش دادن هستید.
این کار باعث می شود سوء تفاهم ها به حداقل برسند.
5. پیشفرضها و تعصبات
آیا پیشفرضها و تعصبات خود را در ارتباط با دیگران کنار میگذاریم؟ آیا بر اساس تجربههای گذشته یا باورهای شخصی، آنها را قضاوت میکنیم؟
پیشفرضها و تعصبات میتوانند مانع از درک صحیح منظور طرف مقابل شوند. سعی کنید با ذهنی باز و بدون پیشداوری به حرفهای آنها گوش دهید.
سعی کنید خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و از دیدگاه او به موضوع نگاه کنید.
از سوال پرسیدن نترسید و ابهامات خود را برطرف کنید.
از کلیشه ها و قضاوت های زودهنگام دوری کنید.
6. عدم همدلی


12. عدم توجه به زبان بدن
زبان بدن، نقش مهمی در ارتباطات ایفا میکند. حالت چهره، حرکات دست و بدن، و لحن صدا میتوانند پیامهای زیادی را منتقل کنند.
اگر به زبان بدن طرف مقابل توجه نکنیم، ممکن است منظور او را به درستی درک نکنیم.
به ارتباط چشمی، حالت چهره و وضعیت بدنی طرف مقابل توجه کنید.
سعی کنید زبان بدن خود را نیز کنترل کنید و پیام های متناقض نفرستید.
مثلا اگر می گویید “خوشحالم”، اما حالت چهره تان نشان دهنده ناراحتی است، طرف مقابل ممکن است دچار سردرگمی شود.
این کار به ویژه در ارتباط با افرادی که زبان مادری شما را صحبت نمی کنند، بسیار مفید است.
13. سرعت بالای تغییر موضوع
بعضی افراد عادت دارند که به سرعت از یک موضوع به موضوع دیگر بپرند. این کار میتواند باعث سردرگمی طرف مقابل شود و از درک صحیح منظور آنها جلوگیری کند.
موضوعات مرتبط را با هم مطرح کنید.
از حاشیه رفتن و پرداختن به جزئیات غیر ضروری خودداری کنید.
به طرف مقابل فرصت دهید تا سوالات خود را بپرسد.
به نشانه های عدم درک طرف مقابل توجه کنید و در صورت نیاز، توضیحات بیشتری ارائه دهید.
14. بهرهگیری از اصطلاحات تخصصی و اختصاری
بهرهگیری از اصطلاحات تخصصی و اختصاری در صورتی که طرف مقابل با آنها آشنا نباشد، میتواند باعث سوء تفاهم شود.
از به کار بردن اصطلاحات تخصصی و اختصاری در هنگام صحبت با افراد غیر متخصص خودداری کنید.
در صورت لزوم، اصطلاحات را تعریف کنید و معادل ساده تری برای آنها ارائه دهید.
از مثال های ملموس و قابل فهم استفاده کنید.
به بازخورد طرف مقابل توجه کنید و در صورت نیاز، توضیحات بیشتری ارائه دهید.
ساده و قابل فهم صحبت کردن، بهترین راه برای رسیدن به این هدف است.
15. عدم پرسیدن سوال
بسیاری از سوء تفاهم ها به دلیل عدم پرسیدن سوال ایجاد می شوند. اگر چیزی را متوجه نشدید، از پرسیدن سوال نترسید.
پرسیدن سوال، نشان دهنده علاقه و توجه شما به موضوع است.
از سوالات باز استفاده کنید تا طرف مقابل را تشویق کنید تا توضیحات بیشتری ارائه دهد.
به جای اینکه بپرسید “متوجه شدی؟”، بپرسید “چه سوالاتی داری؟”
از سوالات کلیشه ای و بی هدف خودداری کنید.
سوالات خود را به طور واضح و مختصر مطرح کنید.
با پرسیدن سوال، میتوانید از بروز سوء تفاهم جلوگیری کنید و درک خود را از موضوع افزایش دهید.
16. فرض بر اینکه طرف مقابل باید بداند
یکی از بزرگترین اشتباهات در ارتباطات، فرض بر این است که طرف مقابل باید بداند. هیچ کس نمی تواند ذهن شما را بخواند. اگر چیزی را می خواهید، باید آن را بیان کنید.
از ابراز خواسته های خود نترسید.
به طور واضح و مستقیم خواسته های خود را بیان کنید.
از انتظار بی جا برای حدس زدن خواسته های خود توسط دیگران خودداری کنید.
با بیان خواسته های خود، به طرف مقابل کمک می کنید تا شما را بهتر درک کند.
این کار، به بهبود روابط شما کمک می کند.
17. ناهماهنگی بین گفتار و عمل
زمانی که بین گفتار و عمل شما ناهماهنگی وجود داشته باشد، افراد به سختی میتوانند به حرف های شما اعتماد کنند و درک درستی از خواسته هایتان داشته باشند.
تلاش کنید تا گفتار و عمل شما همراستا باشند. اگر وعده ای می دهید، به آن عمل کنید.
اعتماد، پایه و اساس هر ارتباط موثری است. با عمل به وعده های خود، میتوانید اعتماد دیگران را جلب کنید.
از دروغ گفتن و وعده های توخالی خودداری کنید.
مسئولیت اعمال خود را بپذیرید.
با صداقت و شفافیت، میتوانید روابطی قوی تر و پایدارتر ایجاد کنید.






