چرا گاهی در روابط احساس میکنیم که احساساتمان اهمیتی ندارد؟ 21 نکته
همه ما در روابطمان، چه با شریک عاطفی، چه با خانواده و چه با دوستان، به دنبال درک و همدلی هستیم. اما گاهی اوقات، احساس میکنیم که احساساتمان نادیده گرفته میشوند و یا اصلا اهمیتی ندارند. این حس میتواند بسیار دردناک و فرساینده باشد و به تدریج باعث آسیب دیدن رابطه شود. اما چه عواملی باعث ایجاد این حس ناخوشایند میشوند؟ در این مقاله، به بررسی 21 نکته کلیدی در این زمینه میپردازیم:


فرض کردن ذهن خوانی:
انتظار دارید که طرف مقابل بدون اینکه چیزی بگویید، نیازها و احساسات شما را درک کند.تفاوت در سبکهای ارتباطی:
هر فرد سبک ارتباطی خاص خود را دارد و اگر این سبکها با هم متفاوت باشند، ممکن است سوءتفاهم ایجاد شود.عدم وجود مرزهای مشخص:
وقتی مرزهای مشخصی در رابطه وجود نداشته باشد، ممکن است احساس کنید که حریم خصوصی شما نقض شده و احساساتتان نادیده گرفته میشوند.تاریخچه روابط ناسالم:
اگر در گذشته روابط ناسالمی داشتهاید، ممکن است این الگوها را در روابط فعلی خود هم تکرار کنید.سطح پایین عزت نفس:
اگر عزت نفس پایینی داشته باشید، ممکن است فکر کنید که ارزش کافی برای ابراز احساسات و نیازهای خود را ندارید.فشار و استرس زیاد:
وقتی تحت فشار و استرس زیادی هستید، ممکن است حوصله کمتری برای درک و همدلی با دیگران داشته باشید.مشکلات روانی:
برخی از مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب میتوانند باعث شوند که احساسات شما نادیده گرفته شوند.ناآگاهی از نیازهای عاطفی:
ممکن است خودتان هم به طور کامل از نیازهای عاطفی خود آگاه نباشید و نتوانید آنها را به درستی بیان کنید.انتظارات غیرواقعی:
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه و طرف مقابل، میتواند منجر به ناامیدی و احساس نادیده گرفته شدن شود.تغییر در اولویتها:
در طول زمان، ممکن است اولویتهای افراد در رابطه تغییر کند و توجه کمتری به نیازهای عاطفی طرف مقابل شود.نقشهای جنسیتی کلیشهای:
نقشهای جنسیتی کلیشهای میتوانند باعث شوند که احساسات مردان سرکوب شوند و احساسات زنان نادیده گرفته شوند.
چرا گاهی در روابط احساس میکنیم که احساساتمان اهمیتی ندارد؟
1. عدم همدلی از سوی طرف مقابل
یکی از اصلیترین دلایل، عدم توانایی یا تمایل طرف مقابل به درک و همدلی با احساسات شماست.وقتی شریک عاطفیتان نتواند خود را جای شما بگذارد و دنیای احساسی شما را درک کند، احساس نادیده گرفته شدن خواهید کرد.همدلی به معنای گوش دادن فعال، تلاش برای فهمیدن دیدگاه دیگران و نشان دادن درک و پذیرش احساسات آنهاست.فقدان این مهارت در رابطه، منجر به احساس بیارزشی احساسات میشود.گاهی اوقات افراد فکر میکنند که همدلی یعنی موافقت با نظر شما، اما اینطور نیست.همدلی یعنی فهمیدن اینکه چرا شما آن احساس را دارید.به خاطر داشته باشید که همدلی یک مهارت اکتسابی است و همه افراد به طور ذاتی در آن قوی نیستند.
با این حال، عدم تلاش برای همدلی، نشانهای از بیتوجهی است.
سعی کنید نیاز خود به همدلی را به وضوح بیان کنید.شاید طرف مقابل اصلاً متوجه نیاز شما نشده باشد.اگر با وجود تلاشهای شما، تغییری در رفتار طرف مقابل ایجاد نشد، شاید نیاز باشد درباره ماندن در رابطه تجدیدنظر کنید.
2. بیتوجهی به نیازهای عاطفی
نیازهای عاطفی شما، مانند نیاز به امنیت، عشق، پذیرش و توجه، باید در رابطه برآورده شوند. اگر این نیازها نادیده گرفته شوند، احساس میکنید که احساساتتان اهمیتی ندارد. وقتی شریک عاطفیتان به طور مداوم نیازهای شما را نادیده میگیرد یا آنها را بیاهمیت جلوه میدهد، احساس تنهایی و انزوا خواهید کرد. مثلا اگر نیاز به تایید و تشویق دارید و شریک عاطفیتان همیشه از شما انتقاد میکند، احساس میکنید که احساسات مثبت شما بیارزش هستند. لیستی از نیازهای عاطفی خود تهیه کنید و با شریک عاطفیتان درباره آنها صحبت کنید. اگر نیازهای عاطفی شما به طور مداوم نادیده گرفته میشوند، به فکر پیدا کردن راهی برای برآورده کردن آنها در خارج از رابطه باشید.
3. عدم ابراز احساسات از سوی شما
گاهی اوقات مشکل از طرف شماست. اگر به طور مداوم احساسات خود را پنهان کنید یا آنها را به درستی ابراز نکنید، طرف مقابل ممکن است متوجه نشود که چه احساسی دارید. ابراز احساسات به معنای بیان با صداقت و صریح احساسات خود، بدون سرزنش یا متهم کردن طرف مقابل است. اگر از ابراز احساسات خود میترسید، سعی کنید به تدریج و با بیان احساسات کوچکتر شروع کنید. از جملات “من” استفاده کنید تا احساسات خود را بیان کنید، مثلا به جای “تو همیشه من را ناراحت میکنی”، بگویید “من وقتی این حرف را میشنوم، احساس ناراحتی میکنم. “اگر در ابراز احساسات خود مشکل دارید، از یک مشاور کمک بگیرید. اجازه ندهید ترس از قضاوت یا طرد شدن، مانع از ابراز احساسات شما شود.
4. سبکهای ارتباطی متفاوت
تفاوت در سبکهای ارتباطی میتواند منجر به سوء تفاهم و احساس نادیده گرفته شدن شود. برخی افراد به طور طبیعی بیشتر احساسات خود را بیان میکنند، در حالی که برخی دیگر محافظهکارتر هستند. اگر شما و شریک عاطفیتان سبکهای ارتباطی متفاوتی دارید، باید درباره این تفاوتها آگاه باشید و برای درک یکدیگر تلاش کنید. مثلا اگر شما نیاز دارید که شریک عاطفیتان به طور مداوم شما را تایید کند، در حالی که او به طور طبیعی کمتر احساسات خود را ابراز میکند، ممکن است احساس کنید که به اندازه کافی مورد توجه قرار نمیگیرید. درباره سبکهای ارتباطی خود و شریک عاطفیتان تحقیق کنید و سعی کنید نقاط قوت و ضعف هر سبک را درک کنید. با یکدیگر درباره انتظارات خود از نحوه ابراز احساسات صحبت کنید. گاهی اوقات یادگیری زبان عشق طرف مقابل میتواند کمک کننده باشد.
5. مسائل حل نشده گذشته
مسائل حل نشده گذشته میتواند بر نحوه درک و واکنش شما و شریک عاطفیتان به احساسات یکدیگر تاثیر بگذارد. اگر زخمهای عاطفی التیام نیافته دارید، ممکن است به طور ناخودآگاه از ابراز احساسات خود بترسید یا نسبت به نیازهای عاطفی خود بیتوجه باشید. مسائل حل نشده گذشته میتوانند الگوهای رفتاری ناسالمی را در رابطه ایجاد کنند. مثلا اگر در کودکی به طور مداوم مورد انتقاد قرار گرفتهاید، ممکن است در بزرگسالی از ابراز احساسات خود بترسید، زیرا میترسید دوباره مورد انتقاد قرار بگیرید. اگر در بررسی مسائل حل نشده گذشته مشکل دارید، از یک مشاور کمک بگیرید. صبور باشید و به خودتان اجازه دهید تا به تدریج بهبود پیدا کنید.
با دوستان و خانواده خود وقت بگذرانید. به خودتان اجازه دهید تا اشتباه کنید و از اشتباهات خود درس بگیرید.
8. کمبود زمان و توجه
اگر شما و شریک عاطفیتان زمان و توجه کافی به یکدیگر اختصاص ندهید، ممکن است احساس کنید که احساساتتان نادیده گرفته میشوند. روابط نیاز به زمان، تلاش و توجه دارند تا شکوفا شوند. وقتی زمان و توجه کافی به یکدیگر اختصاص ندهید، ارتباط شما ضعیف میشود و درک احساسات یکدیگر برایتان دشوارتر میشود. سعی کنید زمان مشخصی را در طول روز یا هفته به با هم بودن اختصاص دهید. در این زمان، تلفنهای همراه خود را خاموش کنید و به طور کامل به یکدیگر توجه کنید. با یکدیگر صحبت کنید، به یکدیگر گوش دهید و فعالیتهایی را انجام دهید که از آنها لذت میبرید. حتی اختصاص دادن ۱۵ دقیقه در روز به صحبت کردن صمیمانه با شریک عاطفیتان میتواند تاثیر زیادی بر رابطه شما داشته باشد.
9. عدم اولویت بندی رابطه
وقتی رابطه را در اولویت قرار ندهید، ممکن است احساس کنید که احساساتتان اهمیتی ندارد. اگر همیشه کار، دوستان یا سرگرمیهای خود را بر رابطه ترجیح دهید، شریک عاطفیتان احساس میکند که برای شما مهم نیست. رابطه نیاز به تلاش و توجه دارد تا سالم بماند. اگر آن را در اولویت قرار ندهید، ممکن است از هم بپاشد. به شریک عاطفیتان نشان دهید که برای شما مهم است. با او وقت بگذرانید، به او توجه کنید و به نیازهای او اهمیت دهید. از آن مراقبت کنید و برای حفظ آن تلاش کنید. وقتی رابطه را در اولویت قرار میدهید، به خودتان نیز اهمیت میدهید.
10. افسردگی یا اضطراب
افسردگی و اضطراب میتوانند بر نحوه درک و واکنش شما و شریک عاطفیتان به احساسات یکدیگر تاثیر بگذارند. اگر افسرده یا مضطرب هستید، ممکن است احساسات خود را بیارزش بدانید یا نتوانید به درستی با شریک عاطفیتان ارتباط برقرار کنید. افسردگی و اضطراب همچنین میتوانند باعث شوند که شریک عاطفیتان نسبت به نیازهای شما بیتوجه شود. مراقبت از سلامت روان خود، یکی از مهمترین کارهایی است که میتوانید برای خود و روابط خود انجام دهید. با شریک عاطفیتان درباره احساسات خود صحبت کنید. به او بگویید که چگونه افسردگی یا اضطراب بر شما تاثیر میگذارد. با هم به دنبال راهی برای حمایت از یکدیگر باشید.
11. کمبود اعتماد به نفس
کمبود اعتماد به نفس میتواند باعث شود که احساس کنید احساساتتان ارزشی ندارند. اگر به خودتان و تواناییهای خود اعتماد نداشته باشید، ممکن است فکر کنید که شایسته دریافت عشق و توجه نیستید. کمبود اعتماد به نفس همچنین میتواند باعث شود که از ابراز احساسات خود بترسید، زیرا میترسید مورد قضاوت یا طرد شدن قرار بگیرید. روی افزایش اعتماد به نفس خود کار کنید. نقاط قوت خود را شناسایی کنید، برای خود اهداف تعیین کنید و به دستاوردهای خود افتخار کنید. به خودتان یادآوری کنید که شما شایسته عشق و احترام هستید. با خودتان مهربان باشید و به خودتان اجازه دهید تا اشتباه کنید. اگر در افزایش اعتماد به نفس خود مشکل دارید، از یک مشاور کمک بگیرید.
12. عدم مهارت های ارتباطی
عدم مهارت های ارتباطی صحیح میتواند منجر به سوء تفاهم و تفسیرهای غلط در روابط شود و این موضوع به این احساس منجر شود که احساسات ما مهم نیستند.ارتباط صحیح نیازمند گوش دادن فعال، همدلی، شفافیت و احترام متقابل است.اگر یکی از طرفین یا هر دو این مهارت ها را نداشته باشند، ممکن است احساسات به درستی درک نشوند و ارتباط به سمت سطحی شدن پیش رود.مثلا اگر یکی از طرفین نتواند به درستی احساسات خود را بیان کند، طرف مقابل ممکن است متوجه نشود که چه احساسی دارد یا آن را اشتباه تفسیر کند.در نتیجه، این احساس به وجود می آید که احساسات فرد درک نشده و مهم نیستند.
یادگیری مهارت های ارتباطی صحیح میتواند به بهبود درک متقابل و صمیمیت در روابط کمک کند.
شرکت در کارگاه های آموزشی و بهرهگیری از منابع موجود میتواند در این زمینه مفید باشد.تمرین و تکرار این مهارت ها در روابط روزمره نیز بسیار مهم است.بهبود مهارت های ارتباطی یک سرمایه گذاری ارزشمند برای داشتن روابط سالم و رضایت بخش است.
13. تفاوت در اولویت ها و ارزش ها
تفاوت در اولویت ها و ارزش ها میتواند باعث شود که احساس کنیم احساسات ما در روابط مهم نیستند.وقتی ارزش های بنیادین با شریک عاطفی تفاوت داشته باشد، ممکن است فرد حس کند که احساسات او به دلیل تفاوت در دیدگاه ها، نادیده گرفته می شوند یا کم ارزش تلقی می شوند.مثلا اگر برای شما کار داوطلبانه و کمک به دیگران یک ارزش مهم باشد، در حالی که شریک عاطفی تان بیشتر به پیشرفت شغلی و مادی اهمیت می دهد، ممکن است در این زمینه احساس تنهایی و نادیده گرفته شدن داشته باشید.باید در ابتدای رابطه، در مورد ارزش ها و اولویت های خود با شریک عاطفی صحبت کنید و ببینید که آیا در این زمینه همخوانی دارید یا خیر.
اگر تفاوت های زیادی در این زمینه وجود دارد، ممکن است نیاز باشد که در مورد آنها با هم صحبت کنید و راه هایی برای مصالحه و احترام به یکدیگر پیدا کنید.
گاهی اوقات، تفاوت در ارزش ها میتواند باعث ایجاد تنش و درگیری در رابطه شود و منجر به جدایی شود.درک ارزش های خود و پیدا کردن فردی که با آنها همخوانی داشته باشد، برای داشتن یک رابطه رضایت بخش بسیار مهم است.
14. سرزنش کردن
وقتی به طور مداوم سرزنش می شوید، ممکن است احساس کنید که احساسات شما مهم نیستند.اگر به خاطر اشتباهات خود، حتی اشتباهات کوچک، سرزنش شوید، ممکن است احساس کنید که نمی توانید درست عمل کنید و هرگز نمی توانید شریک عاطفی خود را راضی نگه دارید.سرزنش کردن میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس شود.همچنین میتواند باعث ایجاد احساس گناه و شرم شود.اگر شریک عاطفی شما به طور مداوم شما را سرزنش می کند، سعی کنید با او در مورد این موضوع صحبت کنید.به او بگویید که این رفتار شما را ناراحت می کند و باعث می شود که احساس بدی داشته باشید.
اگر شریک عاطفی شما حاضر به تغییر رفتار خود نیست، ممکن است نیاز باشد که در مورد ماندن در این رابطه تجدید نظر کنید.
شما شایسته این هستید که در رابطه ای باشید که در آن احساس امنیت و احترام کنید.
15. دست کم گرفتن احساسات
وقتی احساسات شما دست کم گرفته می شوند، ممکن است احساس کنید که احساسات شما مهم نیستند. اگر شریک عاطفی شما به احساسات شما بی توجهی کند و آنها را بی اهمیت جلوه دهد، ممکن است احساس کنید که دیده و شنیده نمی شوید. دست کم گرفتن احساسات میتواند باعث ایجاد احساس تنهایی و انزوا شود. همچنین میتواند باعث ایجاد خشم و ناامیدی شود. اگر شریک عاطفی شما احساسات شما را دست کم می گیرد، سعی کنید با او در مورد این موضوع صحبت کنید. به او بگویید که این رفتار شما را ناراحت می کند و باعث می شود که احساس بدی داشته باشید. اگر شریک عاطفی شما حاضر به تغییر رفتار خود نیست، ممکن است نیاز باشد که در مورد ماندن در این رابطه تجدید نظر کنید. شما شایسته این هستید که در رابطه ای باشید که در آن احساسات شما مورد احترام قرار گیرند.
16. مقایسه با دیگران
وقتی به طور مداوم با دیگران مقایسه می شوید، ممکن است احساس کنید که احساسات شما مهم نیستند.اگر شریک عاطفی شما شما را با افراد دیگر مقایسه کند و از شما بخواهد که مانند آنها باشید، ممکن است احساس کنید که برای خودتان کافی نیستید.مقایسه با دیگران میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس شود.همچنین میتواند باعث ایجاد حسادت و رقابت شود.اگر شریک عاطفی شما شما را با دیگران مقایسه می کند، سعی کنید با او در مورد این موضوع صحبت کنید.به او بگویید که این رفتار شما را ناراحت می کند و باعث می شود که احساس بدی داشته باشید.
به او یادآوری کنید که شما یک فرد منحصر به فرد هستید و نباید با هیچ کس دیگری مقایسه شوید.
اگر شریک عاطفی شما حاضر به تغییر رفتار خود نیست، ممکن است نیاز باشد که در مورد ماندن در این رابطه تجدید نظر کنید.
17. نادیده گرفتن نیازهای جسمی
نادیده گرفتن نیازهای جسمی شما میتواند منجر به این احساس شود که در یک رابطه احساسات شما نادیده گرفته می شوند.این موضوع به این دلیل است که سلامت جسمی و روانی ارتباط نزدیکی با هم دارند.اگر شما به اندازه کافی استراحت نکنید، تغذیه مناسبی نداشته باشید یا ورزش نکنید، احتمال بیشتری وجود دارد که احساسات منفی را تجربه کنید و به سختی با آنها مقابله کنید.در این شرایط، ممکن است شریک عاطفی شما متوجه نشود که دلیل ناراحتی شما چیست و نتواند به درستی از شما حمایت کند.به علاوه، نادیده گرفتن نیازهای جسمی میتواند منجر به کاهش انرژی و انگیزه شما شود، که این امر میتواند بر کیفیت ارتباط شما با شریک عاطفی تان تأثیر بگذارد.
پس، مراقبت از سلامت جسمی خود، از جمله خواب کافی، تغذیه سالم و ورزش منظم، میتواند به بهبود سلامت روانی و عاطفی شما و در نتیجه بهبود روابط شما کمک کند.
با این کار، شما نه تنها به خودتان کمک می کنید، بلکه به شریک عاطفی تان نیز فرصتی می دهید تا شما را بهتر درک کند و از شما حمایت کند.
18. توقعات یک طرفه
وقتی در یک رابطه فقط یکی از طرفین توقع دارد و دیگری فقط باید برآورده کند، فردی که همواره باید انتظارات دیگری را برآورده کند احساس می کند احساساتش نادیده گرفته می شود.در یک رابطه سالم، نیازها و خواسته های هر دو طرف باید مورد توجه قرار گیرد و تعادلی بین دادن و گرفتن وجود داشته باشد.اگر این تعادل برقرار نباشد، فردی که همواره در حال دادن است، احساس می کند که ارزشش نادیده گرفته می شود و احساساتش مهم نیستند.این وضعیت میتواند منجر به خشم، ناامیدی و احساس قربانی شدن در رابطه شود.برای جلوگیری از این وضعیت، باید در مورد نیازها و خواسته های خود با شریک عاطفی تان صحبت کنید و به او یادآوری کنید که رابطه یک خیابان دو طرفه است.
در ضمن، باید به نیازهای شریک عاطفی تان نیز توجه کنید و سعی کنید تا حد امکان به آنها پاسخ دهید.
اگر در برقراری تعادل در رابطه خود مشکل دارید، ممکن است نیاز باشد که از یک مشاور کمک بگیرید.
19. قضاوت کردن
وقتی به خاطر احساسات خود مورد قضاوت قرار می گیرید، ممکن است احساس کنید که احساسات شما مهم نیستند.اگر شریک عاطفی شما به احساسات شما بخندد، آنها را مسخره کند یا به شما بگوید که نباید این احساسات را داشته باشید، ممکن است احساس کنید که دیده و شنیده نمی شوید.قضاوت کردن میتواند باعث ایجاد احساس شرم و گناه شود.همچنین میتواند باعث شود که از ابراز احساسات خود بترسید.اگر شریک عاطفی شما احساسات شما را قضاوت می کند، سعی کنید با او در مورد این موضوع صحبت کنید.به او بگویید که این رفتار شما را ناراحت می کند و باعث می شود که احساس بدی داشته باشید.
به او توضیح دهید که هر کسی حق دارد احساسات خود را داشته باشد و هیچ احساسی درست یا غلط نیست.
اگر شریک عاطفی شما حاضر به تغییر رفتار خود نیست، ممکن است نیاز باشد که در مورد ماندن در این رابطه تجدید نظر کنید.
20. عدم حمایت در زمان های سخت
عدم حمایت عاطفی در زمان های سخت میتواند یکی از دلایل اصلی احساس بی ارزشی احساسات در یک رابطه باشد.وقتی شما در حال گذراندن یک دوره دشوار هستید و شریک عاطفی شما از شما حمایت نمی کند، ممکن است احساس کنید که تنها هستید و احساسات شما برای او مهم نیستند.حمایت عاطفی میتواند شامل گوش دادن فعال، همدلی، ارائه کمک عملی و نشان دادن عشق و محبت باشد.اگر شریک عاطفی شما در این زمینه کوتاهی کند، ممکن است احساس کنید که به اندازه کافی برای او مهم نیستید.مثلا اگر شما شغل خود را از دست داده اید و شریک عاطفی شما به جای حمایت از شما، شما را سرزنش می کند یا از شما دوری می کند، ممکن است احساس کنید که احساسات شما برای او اهمیتی ندارد.
برای جلوگیری از این وضعیت، باید در مورد نیازهای خود با شریک عاطفی تان صحبت کنید و به او بگویید که در زمان های سخت به چه نوع حمایتی نیاز دارید.
در ضمن، باید شما نیز در زمان های سخت از شریک عاطفی خود حمایت کنید.اگر در این زمینه با مشکل مواجه هستید، ممکن است نیاز باشد که از یک مشاور کمک بگیرید.
21. بی توجهی به زبان عشق شما
بی توجهی به زبان عشق شما توسط شریک عاطفی تان میتواند باعث شود که احساس کنید احساسات شما در رابطه مهم نیستند.زبان عشق، روشی است که هر فرد ترجیح می دهد عشق و محبت را دریافت و ابراز کند.5 زبان عشق اصلی عبارتند از: کلمات تاییدآمیز وقت با کیفیت دریافت هدیه اعمال خدمتی تماس فیزیکیاگر شما مثلا زبان عشق تان “وقت با کیفیت” باشد و شریک عاطفی تان همواره سرش شلوغ باشد و وقت کافی برای با هم بودن نداشته باشید، ممکن است احساس کنید که او به شما اهمیت نمی دهد و احساسات شما برایش مهم نیستند.
برای جلوگیری از این وضعیت، باید زبان عشق خود و شریک عاطفی تان را بشناسید و سعی کنید نیازهای یکدیگر را برآورده کنید.
اگر در این زمینه با مشکل مواجه هستید، میتوانید با هم یک آزمون آنلاین زبان عشق را انجام دهید و در مورد نتایج آن با هم صحبت کنید.






