نادیدهگرفتن این نشانهها، پایان تلخ رابطه را نزدیکتر میکند
هیچ رابطهای بیعیب و نقص نیست و فراز و نشیبها بخشی اجتنابناپذیر از هر رابطهای هستند. اما گاهی اوقات، این فراز و نشیبها نشاندهنده مشکلات عمیقتری هستند که اگر به آنها توجه نشود، میتوانند رابطه را به مرحله بحران برسانند. شناسایی این نشانهها، اولین قدم برای حل مشکلات و نجات رابطه است.
- 🌐
کاهش یا فقدان صمیمیت فیزیکی:
دیگر مثل گذشته تمایلی به بغل کردن، بوسیدن یا برقراری رابطه جنسی ندارید.
- 🌐
مشاجرههای مکرر و بیدلیل:
بر سر مسائل کوچک و بیاهمیت بحث و جدل میکنید. - 🌐
سکوت سرد:
به جای صحبت کردن و حل مشکلات، سکوت میکنید و از یکدیگر دوری میجویید. - 🌐
انتقاد مداوم:
به جای تحسین و قدردانی، دائماً از یکدیگر انتقاد میکنید.
- 🌐
احساس تنهایی در رابطه:
با وجود اینکه در کنار هم هستید، احساس تنهایی و انزوا میکنید. - 🌐
خیانت (عاطفی یا فیزیکی):
یکی از طرفین یا هر دو، به فکر برقراری رابطه با شخص دیگری افتادهاید. - 🌐
عدم حمایت از یکدیگر:
در مواقع سخت، به جای حمایت از یکدیگر، یکدیگر را سرزنش میکنید. - 🌐
عدم احترام متقابل:
به نظرات، احساسات و حریم شخصی یکدیگر احترام نمیگذارید. - 🌐
عدم تلاش برای حل مشکلات:
هیچ تلاشی برای بهبود رابطه و حل مشکلات نمیکنید. - 🌐
فانتزی داشتن زندگی بدون هم:
به این فکر میکنید که زندگی بدون شریک زندگیتان چگونه خواهد بود. - 🌐
کنترلگری و حسادت بیش از حد:
سعی میکنید شریک زندگیتان را کنترل کنید و به او اعتماد ندارید. - 🌐
فقدان زمان با کیفیت با هم:
دیگر زمانی را به تفریح و گذراندن وقت با هم اختصاص نمیدهید. - 🌐
در اولویت قرار دادن دیگران (دوستان، خانواده، کار) به جای شریک زندگی:
شریک زندگیتان را در اولویت قرار نمیدهید. - 🌐
پنهانکاری و دروغگویی:
از یکدیگر پنهانکاری میکنید و به یکدیگر دروغ میگویید. - 🌐
احساس خشم و نفرت نسبت به یکدیگر:
احساسات منفی شدیدی نسبت به شریک زندگیتان دارید.
این نشانهها میتوانند زنگ خطری برای رابطهتان باشند. باید به آنها توجه کنید و برای حل مشکلات اقدام کنید. هیچ وقت برای شروع دوباره دیر نیست.
15 نشانه که رابطه تان به مرحله بحران رسیده است
1. کاهش چشمگیر ارتباطات
قبلاً ساعت ها با هم صحبت میکردید، اما حالا به سختی چند کلمه رد و بدل میکنید؟ این یک زنگ خطر جدی است. دیگر خبری از پیام های عاشقانه و تماس های طولانی نیست. سکوت در خانه سنگینی میکند. 
حتی در موارد ضروری هم ارتباط برقرار کردن سخت شده است. گویا مانعی نامرئی بین شما قرار دارد. این کاهش ارتباطات نه تنها کلامی، بلکه عاطفی نیز هست. دیگر از حال هم خبر نمیگیرید. سعی کنید علت این کاهش ارتباط را پیدا کنید و برای رفع آن تلاش کنید. شاید نیاز باشد با یک مشاور صحبت کنید تا بتوانید دوباره ارتباط موثری با هم برقرار کنید.
2. افزایش بحث و جدل
آیا هر مکالمه کوچکی به یک دعوای بزرگ تبدیل میشود؟ این نشان میدهد که صبر و تحمل شما نسبت به هم کم شده است. حتی موضوعات بی اهمیت هم میتوانند جرقهای برای یک بحث طولانی و فرساینده باشند. دیگر خبری از تفاهم و سازش نیست. هر کدام فقط به دنبال اثبات حقانیت خود هستید. این بحث و جدلها نه تنها استرس زا هستند، بلکه باعث ایجاد احساس تنفر و دوری نیز میشوند. به دنبال الگوهای تکراری در بحث هایتان باشید. چه چیزی باعث شروع این دعواها میشود؟ یاد بگیرید که چگونه به طور سازنده با یکدیگر بحث کنید و به حرف های همدیگر گوش دهید. گاهی اوقات لازم است از یک متخصص کمک بگیرید تا مهارتهای ارتباطی خود را بهتر کنید.
3. عدم صمیمیت فیزیکی و عاطفی
آیا دیگر هیچ تمایلی به لمس کردن، بوسیدن یا در آغوش گرفتن همدیگر ندارید؟ صمیمیت عاطفی نیز از بین رفته است. دیگر به هم اعتماد ندارید و احساس نزدیکی نمیکنید. این فقدان صمیمیت میتواند ناشی از استرس، ناراحتی یا خشم باشد. بدون صمیمیت، رابطه شما به یک دوستی ساده تبدیل میشود و دیگر خبری از عشق و اشتیاق نیست. سعی کنید دوباره به همدیگر نزدیک شوید. با انجام فعالیت هایی که از آن لذت میبرید، صمیمیت را دوباره زنده کنید. درباره احساسات خود با هم صحبت کنید و به نیازهای همدیگر توجه کنید. اگر مشکل عمیق تر باشد، مراجعه به یک متخصص میتواند کمک کننده باشد.
4. احساس تنهایی در رابطه
آیا با وجود حضور فیزیکی همسرتان، احساس تنهایی میکنید؟ این یک نشانه هشداردهنده است. شاید احساس کنید که کسی حرف های شما را نمیفهمد و کسی به شما اهمیت نمیدهد. این تنهایی میتواند ناشی از عدم ارتباط عاطفی، فقدان صمیمیت یا عدم حمایت باشد. احساس تنهایی در یک رابطه میتواند بسیار دردناک و طاقت فرسا باشد. سعی کنید با همسرتان در مورد احساسات خود صحبت کنید و ببینید آیا میتوانید با هم این مشکل را حل کنید. گاهی اوقات، تنهایی در رابطه نشان دهنده این است که رابطه شما به پایان رسیده است.
5. خیانت (عاطفی یا فیزیکی)
خیانت یکی از بزرگترین ضربه ها به یک رابطه است و میتواند اعتماد را به طور کامل از بین ببرد. خیانت نه تنها فیزیکی، بلکه عاطفی نیز میتواند مخرب باشد. مثلا داشتن یک رابطه صمیمی با شخص دیگری در حالی که متعهد هستید. بعد از خیانت، ترمیم رابطه بسیار دشوار است و نیاز به تلاش و تعهد هر دو طرف دارد. باید با صداقت در مورد آنچه اتفاق افتاده است صحبت کنید و به دنبال راهی برای بازسازی اعتماد باشید. مراجعه به یک مشاور میتواند در این فرآیند کمک کننده باشد. اگر اعتماد از بین رفته را نتوانید بازسازی کنید، شاید بهتر باشد به فکر پایان دادن به رابطه باشید.
6. فقدان احترام متقابل
آیا به همدیگر توهین میکنید، همدیگر را تحقیر میکنید یا به حریم خصوصی یکدیگر احترام نمیگذارید؟ فقدان احترام متقابل نشان میدهد که رابطه شما به یک محیط سمی تبدیل شده است. احترام متقابل یکی از پایه های اصلی یک رابطه سالم است و بدون آن، رابطه محکوم به شکست است. سعی کنید به یاد بیاورید که چرا در ابتدا جذب همسرتان شدید و چه ویژگیهایی در او برایتان ارزشمند بود. درباره رفتارهایی که باعث ناراحتی شما میشوند با هم صحبت کنید و سعی کنید آنها را تغییر دهید. اگر نمیتوانید به یکدیگر احترام بگذارید، شاید بهتر باشد به فکر جدایی باشید.
7. رویاپردازی در مورد آینده بدون هم
آیا اغلب به این فکر میکنید که زندگی بدون همسرتان چگونه خواهد بود؟ آیا برنامههایی برای آینده میریزید که در آن همسرتان حضور ندارد؟ این نشان میدهد که شما دیگر به آینده رابطه خود امیدوار نیستید. رویاپردازی در مورد آینده بدون هم میتواند نشانه ای از این باشد که شما از نظر ذهنی از رابطه خارج شده اید. سعی کنید علت این رویاپردازیها را پیدا کنید و ببینید آیا میتوانید مشکلات رابطه خود را حل کنید. اگر هیچ امیدی به بهبود رابطه ندارید، شاید بهتر باشد به فکر جدایی باشید.
8. مشکلات مالی مداوم
مسائل مالی میتوانند فشار زیادی را بر روی یک رابطه وارد کنند، به ویژه اگر در مورد نحوه مدیریت پول با هم اختلاف داشته باشید. اختلاف نظر بر سر خرج کردن، پس انداز کردن یا سرمایه گذاری میتواند منجر به بحث و جدلهای زیادی شود. فقدان شفافیت مالی یا پنهان کردن بدهیها میتواند به اعتماد در رابطه آسیب بزند. سعی کنید در مورد مسائل مالی خود با هم صادق باشید و یک برنامه مالی مشترک تنظیم کنید. اگر نمیتوانید به تنهایی به توافق برسید، از یک مشاور مالی کمک بگیرید. گاهی اوقات، مشکلات مالی ریشه در مشکلات عمیق تر در رابطه دارند.
9. دروغگویی و پنهان کاری
دروغگویی، چه کوچک و چه بزرگ، میتواند به اعتماد در رابطه آسیب جدی بزند. پنهان کردن اطلاعات مهم از همسرتان نیز میتواند به مرور زمان رابطه را تضعیف کند. اعتماد یکی از پایههای اصلی یک رابطه سالم است و بدون آن، رابطه محکوم به شکست است. سعی کنید با همسرتان صادق و شفاف باشید و هیچ چیزی را از او پنهان نکنید. اگر دروغ گفتید، مسئولیت آن را بپذیرید و برای جبران آن تلاش کنید. گاهی اوقات، دروغگویی نشانه ای از این است که فرد در رابطه احساس ناامنی میکند.
10. وابستگی بیش از حد به یکدیگر
در حالی که حمایت از همدیگر در رابطه مهم است، وابستگی بیش از حد میتواند مخرب باشد. اگر بدون حضور همسرتان احساس ناتوانی میکنید یا هیچ علاقه و فعالیت مستقلی ندارید، این میتواند نشانه وابستگی بیش از حد باشد. وابستگی بیش از حد میتواند باعث ایجاد فشار و خفگی در رابطه شود. سعی کنید استقلال خود را حفظ کنید و به فعالیت های مورد علاقه خود بپردازید. اگر در این زمینه مشکل دارید، از یک مشاور کمک بگیرید. گاهی اوقات، وابستگی بیش از حد نشانه ای از ترس از تنهایی است.
11. تلاش نکردن برای بهبود رابطه
آیا هر دو از تلاش برای بهبود رابطه دست کشیده اید؟ آیا دیگر به دنبال راه حل برای مشکلات خود نیستید؟ این نشان میدهد که شما دیگر به رابطه خود اهمیت نمیدهید. تلاش نکردن برای بهبود رابطه میتواند نشانه ای از این باشد که شما از نظر ذهنی از رابطه خارج شده اید. سعی کنید دوباره انگیزه خود را برای بهبود رابطه پیدا کنید و با هم برای حل مشکلات تلاش کنید. اگر هیچ امیدی به بهبود رابطه ندارید، شاید بهتر باشد به فکر جدایی باشید.
12. مقایسه رابطه خود با دیگران
آیا مدام رابطه خود را با روابط دیگران مقایسه میکنید؟ آیا فکر میکنید که روابط دیگران بهتر و شادتر از رابطه شماست؟ 
مقایسه رابطه خود با دیگران میتواند باعث ایجاد احساس نارضایتی و ناامیدی شود. به جای تمرکز بر روی نقاط ضعف رابطه خود، بر روی نقاط قوت آن تمرکز کنید و برای بهبود آن تلاش کنید.
13. بی توجهی به نیازهای یکدیگر
آیا دیگر به نیازهای عاطفی، فیزیکی یا مالی همسرتان توجه نمیکنید؟ آیا به حرف های او گوش نمیدهید یا به احساسات او اهمیت نمیدهید؟ بی توجهی به نیازهای یکدیگر میتواند باعث ایجاد احساس تنهایی و نارضایتی در رابطه شود. سعی کنید به نیازهای همسرتان توجه کنید و به او نشان دهید که برایتان مهم است. از او بپرسید که چه انتظاری از شما دارد و چگونه میتوانید به او کمک کنید. گاهی اوقات، بی توجهی به نیازهای یکدیگر نشانه ای از این است که فرد در رابطه احساس بی ارزشی میکند.
14. خشونت (کلامی، عاطفی یا فیزیکی)
هر نوع خشونتی در یک رابطه غیرقابل قبول است و نشانه یک بحران جدی است. خشونت کلامی (مانند توهین، تحقیر و فریاد زدن)، خشونت عاطفی (مانند تهدید، کنترل و دستکاری) و خشونت فیزیکی (مانند کتک زدن) همگی مخرب هستند و میتوانند آسیب های جدی به فرد قربانی وارد کنند. اگر در رابطه خود با خشونت روبرو هستید، فوراً به دنبال کمک باشید. با یک دوست، عضو خانواده یا یک متخصص صحبت کنید. شما سزاوار زندگی در یک محیط امن و بدون خشونت هستید. هیچ عذر و بهانه ای برای خشونت وجود ندارد. برای کمک با خط تلفن اورژانس یا سازمانهای حمایت از قربانیان خشونت خانگی تماس بگیرید.
15. احساس اجبار به ماندن در رابطه
آیا احساس میکنید که مجبور هستید در رابطه خود بمانید، حتی اگر ناراضی هستید؟ آیا به دلیل ترس از تنهایی، نگرانی از قضاوت دیگران یا دلایل مالی، رابطه را ادامه میدهید؟ احساس اجبار به ماندن در یک رابطه ناسالم میتواند بسیار طاقت فرسا باشد. اگر در حال حاضر آمادگی جدایی ندارید، سعی کنید روی بهبود رابطه خود تمرکز کنید.
یادمه زمانی با همسرم مدام دعوامون می شد سر مسخره ترین چیزها مثلا چرا ظرف ها نشسته یا کی آشغال رو بیرون ببره . اون زمان ها فکر می کردم مشکل از اونه تا اینکه فهمیدم در اصل داریم درد دل های عمیق تر رو پشت این دعواهای بیخودی پنهان می کنیم 🤔 هنوزم بعضی وقت ها یهو می بینم دارم به چیزهای دیگه فکر می کنم و حس می کنم اگه مجرد بودم راحت تر بودم ولی می دونم این یه فرار موقته از مسئولیت های رابطه…
این روزها سعی می کنم بیشتر گوش بدم تا حرف بزنم . فهمیدم خیلی وقت ها اون سکوت های سنگین وقتی حل می شه که یه نفر فقط بشینه و واقعا بشنوه… نه اینکه جواب آماده تو ذهنش داشته باشه…
یه چیز عجیبی که تازه فهمیدم اینه که وقتی یکی ازمون تو جمع خانوادگی یا دوستانه زیاد خودش رو سرگرم بقیه می کنه ، اون یکی حس تنهایی شدیدی می گیره… انگار که تو یه جمع شلوغ همه چی داره جز همدلی…
🚶♀️💬🔥